آخرین به‌روزرسانی:
Veracity
vəˈræsəti
vəˈræsəti
معنی veracity | جمله با veracity
noun
countable
راستگویی، صداقت، راستی، صحت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a man of veracity
مردی با صداقت
the veracity of his claim
درستی ادعای او
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد veracity
-
noun truthSynonyms:fact reality actuality honesty candor sincerity integrity fidelity accuracy correctness rightness precision exactness genuineness authenticity trustworthiness credibility fairness frankness openness honor probity rectitude uprightness trueness verity exactitude word truism straight stuff gospel like it is real McCoy honest-to-god truth verisimilitude
ارجاع به لغت veracity
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «veracity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/veracity