آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Credibility

ˌkredəˈbɪləti ˌkredəˈbɪləti

معنی credibility | جمله با credibility

noun uncountable C2

اعتبار، وثوق، شایستگی، اعتمادپذیری، باورپذیری، قابل‌اعتماد بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Media outlets must protect their credibility by providing accurate information.

رسانه‌ها باید با ارائه‌ی اطلاعات دقیق، اعتبار خود را حفظ کنند.

The witness’s testimony lacked credibility because of contradictions.

شهادت شاهد به‌دلیل تناقض‌ها فاقد باورپذیری بود.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد credibility

  1. noun believeableness
    Antonyms:
    improbability implausibility unreasonableness

لغات هم‌خانواده credibility

ارجاع به لغت credibility

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «credibility» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/credibility

لغات نزدیک credibility

پیشنهاد بهبود معانی