فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Credenza

krɪˈdenzə krɪˈdenzə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun countable
    انگلیسی آمریکایی کردنزا، کابینت ناهارخوری (اغلب برای نگهداری ظروف باارزش)
    • - She placed her keys and wallet on the credenza by the entrance.
    • - کلید و کیف پولش را روی کردنزای کنار ورودی گذاشت.
    • - I love how elegant our new credenza looks against the wall.
    • - من عاشق ظاهر زیبای کردنزای جدیدمان در مقابل دیوار هستم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت credenza

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «credenza» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/credenza

لغات نزدیک credenza

پیشنهاد بهبود معانی