امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Solidity

səˈlɪdəti səˈlɪdəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

جمود، استحکام، استواری، سختی، سفتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد solidity

  1. noun The quality, condition, or degree of being thick
    Synonyms:
    solidness compactness density thickness unindebtedness
    Antonyms:
    porosity hollowness
  1. noun The condition of being free from defects or flaws
    Synonyms:
    durability firmness integrity soundness stability strength wholeness
    Antonyms:
    hollowness

لغات هم‌خانواده solidity

ارجاع به لغت solidity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «solidity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/solidity

لغات نزدیک solidity

پیشنهاد بهبود معانی