Solidus

    ˈsɑːlɪdəs ˈsɒlɪdəs
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun plural
    (روم باستان) سکه‌ی طلا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun plural
    (قرون وسطی) واحد پول برابر با دوازده denarii
    noun plural
    خط مورب
    noun plural
    رجوع شود به: virgule
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد solidus

    1. noun A gold coin of the Byzantine Empire; widely circulated in Europe in the Middle Ages
      Synonyms:
      byzant bezant bezzant
    1. noun a punctuation mark (/) used to separate related items of information
      Synonyms:
      slash stroke diagonal virgule separatrix

    ارجاع به لغت solidus

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «solidus» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/solidus

    لغات نزدیک solidus

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه