فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Solidly

ˈsɑːlɪdli ˈsɒlɪdli

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb

به‌طور محکم، به‌طور مستحکم

This house seems very solidly built.

به نظر می‌رسد این خانه به‌طور بسیار مستحکم بنا شده‌ است.

This desk is solidly built.

این میز تحریر به‌طور محکم ساخته شده است.

adverb

به‌طور مداوم، به‌طور بی‌وقفه، به‌طور پیوسته، به‌طور پی‌درپی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

I worked solidly all morning.

من تمام صبح را به‌طور مداوم کار کردم.

It rained solidly for three hours.

سه ساعت به‌طور پی‌درپی باران بارید.

adverb

با حمایت کامل از کسی/چیزی، بالاجماع، متفقاً

They are solidly behind me on this issue.

آن‌ها در این موضوع به‌طور کامل از من حمایت می‌کنند.

The state is solidly Republican.

این ایالت کاملاً جمهوری‌خواه است.

پیشنهاد بهبود معانی

لغات هم‌خانواده solidly

  • adverb
    solidly

ارجاع به لغت solidly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «solidly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/solidly

لغات نزدیک solidly

پیشنهاد بهبود معانی