گذشتهی ساده:
strokedشکل سوم:
strokedسومشخص مفرد:
strokesوجه وصفی حال:
strokingشکل جمع:
strokesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
با یک ضربه، یکباره، یکجا
ضربات را موزون کردن، بهطور هماهنگ عمل کردن
حرکتی نابغه آسا، نبوغ آنی
خوش شانسی، اقبال بلند
ذره ای کار/کوچکترین کاری
کسی را مردد کردن، آهنگ کسی را مختل کردن، روال کار کسی را بهم زدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «stroke» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/stroke