امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rectitude

ˈrektətuːd ˈrektɪtjuːd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
راستی، راستگری، راستی، درستی، درستکاری، صحت، صحت عمل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rectitude

  1. noun The quality or state of being morally sound
    Synonyms:
    good goodness morality probity righteousness rightness uprightness virtue virtuousness
  1. noun Righteousness as a consequence of being honorable and honest
    Synonyms:
    honesty uprightness integrity decency goodness morality probity righteousness virtue

ارجاع به لغت rectitude

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rectitude» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rectitude

لغات نزدیک rectitude

پیشنهاد بهبود معانی