آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Righteousness

ˈraɪtʃəsnəs ˈraɪtʃəsnəs

معنی righteousness | جمله با righteousness

noun uncountable formal

درستی اخلاقی، رفتار صحیح اخلاقی، درستکاری، درست‌کرداری، حق‌گزاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He has left the path of righteousness.

او راه درست‌کرداری را رها کرده است.

We had little doubt about the righteousness of our cause.

در مورد درستی اخلاقی هدفمان تردید کمی داشتیم.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He spoke about the importance of righteousness.

او در مورد اهمیت حق‌گزاری صحبت کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد righteousness

  1. noun justice
    Synonyms:
    fairness goodness good morality rightness virtue uprightness justness rectitude probity virtuousness
    Antonyms:
    unrighteousness
  1. noun devotion to a sinless life
    Synonyms:
    devotion worship zeal reverence piety godliness spirituality religiousness morality propriety saintliness devoutness ethic rightness ethicality rightfulness ethicalness

لغات هم‌خانواده righteousness

سوال‌های رایج righteousness

معنی righteousness به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «righteousness» در زبان فارسی به «راستی» یا «حقانیت» ترجمه می‌شود.

«Righteousness» به معنای رفتار، کردار و طرز فکری است که با اصول اخلاقی، عدالت و صداقت هماهنگ باشد. این واژه اغلب برای توصیف ویژگی‌های شخصی یا اجتماعی فردی به کار می‌رود که به‌صورت پایدار و آگاهانه، درستکاری و اخلاق‌مداری را رعایت می‌کند. برای مثال، جمله‌ی «She is admired for her righteousness» به معنای «او به خاطر راستی و درستکاری‌اش تحسین می‌شود» نشان‌دهنده‌ی ارزشی است که جامعه یا افراد دیگر برای صداقت و عدالت او قائل هستند.

از نظر فلسفی و اخلاقی، «righteousness» مفهومی بنیادین است که در متون ادبی، مذهبی و فلسفی به کرات به کار رفته است. این واژه بیانگر رعایت اصول اخلاقی حتی در شرایط دشوار و انتخاب راه درست، فارغ از منافع شخصی، است. افراد برخوردار از righteousness معمولاً به عنوان نمونه‌های اخلاقی شناخته می‌شوند و اعمال و تصمیمات آن‌ها الهام‌بخش دیگران است.

از نظر دستوری، «righteousness» یک اسم انتزاعی (abstract noun) است که از صفت «righteous» به معنای «صادق، درستکار و عادل» ساخته شده است. استفاده از این اسم به نویسنده یا گوینده امکان می‌دهد تا ویژگی اخلاقی یا ارزش انسانی را به شکلی کلی و مفهومی بیان کند، بدون اینکه مستقیم به یک عمل خاص اشاره شود.

در ادبیات و هنر، «righteousness» اغلب برای خلق شخصیت‌هایی با ارزش‌های اخلاقی برجسته یا برای ایجاد تضاد میان خوبی و بدی به کار می‌رود. نویسندگان و شاعران از این مفهوم برای انتقال پیام‌های اخلاقی، الهام‌بخش یا انتقادی بهره می‌برند و نشان می‌دهند که درستکاری و اخلاق‌مداری می‌تواند مسیر زندگی افراد و جامعه را شکل دهد.

«righteousness» واژه‌ای چندبعدی است که هم کاربرد اخلاقی و فلسفی دارد و هم نقش ادبی و نمادین در فرهنگ و هنر ایفا می‌کند. شناخت دقیق این واژه و کاربردهای آن، توانایی بیان ارزش‌های انسانی، تحلیل شخصیت‌ها و درک مفاهیم اخلاقی و اجتماعی را در زبان انگلیسی تقویت می‌کند و نشان می‌دهد چگونه یک مفهوم انتزاعی می‌تواند تأثیر عملی و فرهنگی گسترده داشته باشد.

ارجاع به لغت righteousness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «righteousness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/righteousness

لغات نزدیک righteousness

پیشنهاد بهبود معانی