آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Rightfulness

ˈraɪtfʊlnəs ˈraɪtfʊlnəs

معنی rightfulness | جمله با rightfulness

noun uncountable

حقانیت، مشروعیت، درستی، برحق بودن، عدالت‌مندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

They questioned the rightfulness of the king’s rule.

آن‌ها مشروعیت حکومت پادشاه را زیر سؤال بردند.

He fought to prove the rightfulness of his claim to the land.

او برای اثبات حقانیت ادعایش نسبت به زمین، جنگید.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت rightfulness

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rightfulness» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rightfulness

لغات نزدیک rightfulness

پیشنهاد بهبود معانی