آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Rightfully

ˈraɪtfli ˈraɪtfli

معنی rightfully | جمله با rightfully

adverb

حقاً، به‌حق، به‌طور قانونی، به‌درستی، به‌طور مشروع، به‌طور اخلاقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The house is rightfully hers.

این خانه به‌حق به او تعلق دارد.

A land that rightfully belongs to the native people.

سرزمینی که به‌طور مشروع متعلق به مردم بومی است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rightfully

  1. adverb by right
    Synonyms:
  1. adjective
    Synonyms:
    legally lawfully fairly justly honestly properly fittingly equitably impartially legitimately objectively dispassionately in reason in equity by right by-rights in (all) conscience as is fitting according to one's due fair-and-square on-the-level

لغات هم‌خانواده rightfully

ارجاع به لغت rightfully

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rightfully» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rightfully

لغات نزدیک rightfully

پیشنهاد بهبود معانی