فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Honestly

ˈɑːnɪstli ˈɒnəstli

صفت تفضیلی:

more honestly

صفت عالی:

most honestly

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2

راستش، صادقانه، درستکارانه، با درستی، امینانه

Honestly speaking, I believe he is the most qualified candidate for the job.

راستش را بخواهید من اعتقاد دارم او شایسته‌ترین کاندیدا برای این شغل است.

Honestly, I don't think this is the best decision for our team.

راستش من فکر نمی‌کنم این بهترین تصمیم برای تیممان باشد.

adverb

(برای تاکید و تشدید) راستی، واقعاً، به خدا، باور کن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Honestly, I did not take your watch!

باور کنید ساعت شما را من برنداشتم!

She honestly didn't know what to do in that situation.

او واقعاً نمی‌دانست در آن شرایط چه کار کند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد honestly

  1. adverb in an honest manner
    Synonyms:
    sincerely genuinely fairly justly uprightly
  1. adverb really
    Synonyms:
    truly indeed naturally

لغات هم‌خانواده honestly

  • adverb
    honestly

ارجاع به لغت honestly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «honestly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/honestly

لغات نزدیک honestly

پیشنهاد بهبود معانی