با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Truly

ˈtruːli ˈtruːli
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb B2
به معنای واقعی کلمه، واقعاً، در واقع، حقیقتاً، در حقیقت، به‌راستی، الحق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- They are truly happy together.
- آن‌ها واقعاً در کنار هم خوش‌حال هستند.
- This book is truly inspiring and thought-provoking.
- این کتاب واقعاً الهام‌بخش و تأمل‌برانگیز است.
- He truly believes in the power of kindness.
- او به معنای واقعی کلمه به قدرت مهربانی باور دارد.
- They are truly grateful for the support they received.
- آن‌ها حقیقتاً از حمایتی که دریافت کردند، سپاسگزار هستند.
- Your mother's meal was truly delicious.
- غذای مادرت به‌راستی خوشمزه بود.
adverb formal C1
صمیمانه، خالصانه، صادقانه، از صمیم قلب، با خلوص نیت
- I truly appreciate your help with the project.
- من از کمک شما در پروژه، صمیمانه قدردانم.
- He truly believes in the power of education.
- او از صمیم قلب به قدرت آموزش اعتقاد دارد.
- She truly cares about her friends' well-being.
- او با خلوص نیت به رفاه دوستانش اهمیت می‌دهد.
- We truly value your input in this project.
- ما صمیمانه برای نظرات شما در این پروژه ارزش قائل هستیم.
adverb
دقیقاً، کاملاً، عیناً، درست، به‌درستی
- The painting is truly representative of the Iranian artist's style.
- این نقاشی دقیقاً نماینده‌ی سبک این هنرمند ایرانی است.
- His explanation was not truly clear, leaving many questions unanswered.
- توضیحات او کاملاً شفاف نبود و بسیاری از سؤالات را بی‌پاسخ گذاشت.
adverb
واقعاً، قطعاً، یقیناً، به‌طور قطع، به قطع‌ویقین، بدون شک، بدون تردید
- He is truly dedicated to his work.
- او واقعاً به کار خود متعهد است.
- They are truly committed to making a difference in their community.
- بدون تردید، آن‌ها متعهد به ایجاد تغییر در جامعه‌ی خود هستند.
adverb
(در انتهای نامه‌ها و مکاتبات) با احترام، ارادتمند شما، مخلص شما
- Yours truly, Bahram.
- ارادتمند شما، بهرام.
- Very truly yours, Yousef Mohammadzadeh.
- با نهایت احترام، یوسف محمدزاده.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد truly

  1. adverb used to emphasize that what you are saying is true; really existing; in fact
    Synonyms: absolutely, accurately, actually, authentically, beyond doubt, beyond question, confirmedly, constantly, correctly, de facto, definitely, devotedly, exactly, factually, faithfully, firmly, genuinely, honestly, honorably, in actuality, in fact, in reality, in truth, legitimately, loyally, positively, precisely, reliably, righteously, rightly, sincerely, staunchly, steadily, surely, truthfully, unequivocally, veraciously, veritably, very, with all one’s heart, with devotion, without a doubt
    Antonyms: doubtfully, dubiously, indefinite
  2. adverb sincerely; sometimes used at the end of a letter instead of sincerely

لغات هم‌خانواده truly

ارجاع به لغت truly

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «truly» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/truly

لغات نزدیک truly

پیشنهاد بهبود معانی