فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Truthful

    ˈtruːθfl ˈtruːθfl
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more truthful

    • صفت عالی:

      most truthful

    معنی

    • adjective
      ( truthfully ) راستگو، صادق، راست، از روی صدق و صفا
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد truthful

    1. adjective accurate, honest
      Synonyms: believable, candid, correct, exact, factual, faithful, forthright, frank, guileless, ingenuous, just, kosher, legit, like it is, literal, on the level, on the up and up, open, outspoken, plainspoken, precise, real, realistic, reliable, righteous, scrupulous, sincere, square, straight, straightforward, true, true-blue, trustworthy, truth-telling, unfeigned, unreserved, veracious, veritable
      Antonyms: dishonest, hypocritical, inaccurate, lying, untruthful

    لغات هم‌خانواده truthful

    ارجاع به لغت truthful

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «truthful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/truthful

    لغات نزدیک truthful

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری