صفت تفضیلی:
more dishonestصفت عالی:
most dishonestنادرست، متقلب، تقلبآمیز، دغلبازانه، فاقد امانت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They kicked dishonest politicians out.
سیاست بازان نادرستکار را برکنار کردند.
A dishonest wife who has an affair.
زن نانجیبی که رابطهی نامشروع دارد.
I've always told you the truth and have never been dishonest with you.
همیشه به تو راست گفته و هرگز به تو نارو نزدهام.
a dishonest police officer
افسر پلیس نادرست
روراست نبودن، صادق نبودن (با کسی)، نارو زدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «dishonest» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dishonest