فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Dishful

ˈdɪʃfəl ˈdɪʃfʊl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun plural
    (به‌اندازه‌ی یک بشقاب پر) یک بشقاب
    • - He ate a dishful of Chello Kabob and said, "what's for lunch?"
    • - او یک پرس چلوکباب کامل را خورد و گفت: "نهار چی داریم؟"
    • - She gave me a dishful of gold coins.
    • - یک بشقاب پر از سکه‌ی طلا به من داد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت dishful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dishful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dishful

لغات نزدیک dishful

پیشنهاد بهبود معانی