گذشتهی ساده:
cheatedشکل سوم:
cheatedسومشخص مفرد:
cheatsتقلب، فریب، نیرنگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He's shameless about his cheating and lying.
از تقلب و دروغگویی خود، شرمسار نیست و خجالت نمیکشد.
Any form of cheating means disqualification.
هر شکلی از تقلب، به رد صلاحیت منجر میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cheating» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cheating