سومشخص مفرد:
crooksوجه وصفی حال:
crookingصفت تفضیلی:
more crookedصفت عالی:
most crookedناراست، کج، قلابدار، دارای کژی یا انحنا، کج و کوله، کج و معوج، کژ، یکوری، شفت، کژمژ، چمچاچ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
narrow, crooked streets
خیابانهای باریک و پرپیچ و خم
a crooked line
خط ناصاف
a crooked man
مرد نادرست
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crooked» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crooked