امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unlawful

ʌnˈlɑːfl ʌnˈlɔːfl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more unlawful
  • صفت عالی:

    most unlawful

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
نامشروع، خلاف شرع، حرام، غیرقانونی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- It is unlawful to break and enter somebody else's house.
- شکستن در و وارد شدن به خانه‌ی دیگری غیرقانونی است.
- unlawful money
- پول حرام
- unlawful love
- عشق نامشروع
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unlawful

  1. adjective against the law
    Synonyms: actionable, banned, bootleg, criminal, flagitious, forbidden, illegal, illegitimate, illicit, improper, iniquitous, lawless, nefarious, outlawed, prohibited, taboo, unauthorized, under-the-counter, unlicensed, wrongful
    Antonyms: authorized, lawful, legal, right

ارجاع به لغت unlawful

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unlawful» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unlawful

لغات نزدیک unlawful

پیشنهاد بهبود معانی