گذشتهی ساده:
bootleggedشکل سوم:
bootleggedسومشخص مفرد:
bootlegsوجه وصفی حال:
bootleggingشکل جمع:
bootlegsمشروب قاچاق، معامله قاچاقی انجام دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A notorious bootlegger who bootlegged whisky from Canada.
قاچاقچی معروفی که از کانادا ویسکی قاچاق میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bootleg» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bootleg