با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Unauthorized

ʌnˈɑːθəraɪzd ʌnˈɔːθəraɪzd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
بی‌اجازه، غیرمجاز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unauthorized

  1. adjective not sanctioned, permitted
    Synonyms: crooked, dirty, illegal, illegitimate, no-no, off base, out of bounds, out of line, over the line, pirated, shady, unapproved, unconstitutional, under the table, unjustified, unlawful, unofficial, unsanctioned, unwarranted, wildcat, wrongful
    Antonyms: allowable, authorized, official, permitted

ارجاع به لغت unauthorized

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unauthorized» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unauthorized

لغات نزدیک unauthorized

پیشنهاد بهبود معانی