امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Wildcat

ˈwaɪldkæt ˈwaɪldkæt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    wildcats

معنی و نمونه‌جمله‌ها

جانورشناسی گربه وحشی، غیرمجاز، قاچاقی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The new manager is a wildcat.
- مدیر جدید آدم پرخاشگری است.
- a wildcat industrial scheme
- یک طرح صنعتی پرمخاطره
- a wildcat bank
- یک بانک متزلزل
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wildcat

  1. adjective Without official authorization
    Synonyms:
    unauthorized illegal unsound speculative risky illegitimate unsafe unsecured unauthorised
    Antonyms:
    legal legitimate authorized
  1. noun An exploratory oil well drilled in land not known to be an oil field
    Synonyms:
    bobcat caracal mountain lion cougar canada lynx wildcat well ocelot beast cerval wolf feline savage lynx brute

ارجاع به لغت wildcat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wildcat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wildcat

لغات نزدیک wildcat

پیشنهاد بهبود معانی