Unsecured

ˌʌnsɪˈkjʊrd ˌʌnsɪˈkjʊəd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

adjective
محکم نکرده، استوار نشده، ناپابرجا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
adjective
(وام و غیره) بی‌وثیقه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unsecured

  1. adjective Without financial security
    Synonyms: unguaranteed
  2. adjective Not firmly fastened or secured
    Synonyms: unbarred, unbolted, unlatched, unlocked

ارجاع به لغت unsecured

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unsecured» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unsecured

لغات نزدیک unsecured

پیشنهاد بهبود معانی