با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Unseen

ˌʌnˈsiːn ˌʌnˈsiːn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

نادیده، مشاهده‌نشده، مکشوف‌نشده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unseen

  1. adjective hidden
    Synonyms: concealed, curtained, dark, imaginary, imagined, impalpable, impenetrable, imperceptible, inconspicuous, invisible, lurking, not in sight, obscure, occult, out of sight, shrouded, undetected, undiscovered, unnoticed, unobserved, unobtrusive, unperceived, unsuspected, veiled
    Antonyms: open, seen, visible

ارجاع به لغت unseen

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unseen» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unseen

لغات نزدیک unseen

پیشنهاد بهبود معانی