آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Unobtrusive

ˌʌnəbˈtruːsɪv ˌʌnəbˈtruːsɪv

معنی unobtrusive | جمله با unobtrusive

adjective

ساده، بدون جلب‌توجه، هماهنگ (با محیط)، فاقد جسارت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

The design of the furniture was unobtrusive, blending seamlessly into the room.

طراحی مبلمان با محیط هماهنگ بود و به‌صورت یکدست با اتاق جور بود.

The artist's style was unobtrusive, yet profoundly impactful in its subtlety.

سبک این هنرمند ساده بود و در عین حال ظرافت بسیار تأثیرگذاری داشت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Their presence at the event was unobtrusive, ensuring the focus remained on the speaker.

حضور آن‌ها در این رویداد بدون جلب‌توجه بود تا اطمینان حاصل کنند که تمرکز روی سخنران باقی می‌ماند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد unobtrusive

  1. adjective keeping a low profile

ارجاع به لغت unobtrusive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unobtrusive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unobtrusive

لغات نزدیک unobtrusive

پیشنهاد بهبود معانی