فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Unobstructed

ˌʌnəbˈstrʌkt̬ɪd ˌʌnəbˈstrʌktɪd

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

واضح، (فضای) خالی

unobstructed view of the river

نمای واضح رودخانه

The view from the mountaintop was unobstructed and breathtaking.

منظره‌ای از قله‌ی کوه واضح و خارق‌العاده بود.

adjective

بدون مانع، بدون انسداد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Unobstructed passageways

گذرگاه‌های بدون مانع

She enjoyed an unobstructed path through the park.

او از مسیر بدون مانع در پارک لذت می‌برد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unobstructed

  1. adjective free from obstructions
    Synonyms:
    free open clear unimpeded unblocked unhampered
    Antonyms:
    obstructed

ارجاع به لغت unobstructed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unobstructed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unobstructed

لغات نزدیک unobstructed

پیشنهاد بهبود معانی