آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ آذر ۱۴۰۲

    Modest

    ˈmɑːdɪst ˈmɒdɪst

    صفت تفضیلی:

    more modest

    صفت عالی:

    most modest

    معنی modest | جمله با modest

    adjective B2

    بی‌زرق‌و‌برق، عاری از خودنمایی، محقر، ساده و بی‌پیرایه

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    a modest farmhouse.

    یک خانه‌ی روستایی ساده و بی‌پیرایه.

    Asian women are modest and shy.

    زنان آسیایی بی‌پیرایه و کمرو هستند.

    adjective

    فروتن، متواضع، کم ادعا، افتاده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    a well-bred man is modest without being bashful.

    آدم نیک‌پرورده بدون اینکه خجول باشد فروتن است.

    be modest especially when you thrive.

    فروتن باش به‌ویژه هنگام کامیابی.

    adjective

    محجوب، باآزرم، باحیا، محجوبانه

    modest behavior

    رفتار محجوبانه

    he was modest and silent.

    او محجوب و ساکت بود.

    adjective

    فروتنانه، متواضعانه

    adjective

    موقر، (لباس و رفتارو سخن) سنگین (در برابر: جلف یا سبک)، آبرومند، عفیف

    the widow dresses modestly.

    بیوه زن عفیفانه لباس می‌پوشد.

    in behavior and speech, she was modest and kind.

    او در رفتار و سخن سنگین و مهربان بود.

    adjective

    معقول، میانه رو، متعادل

    a modest proposal

    پیشنهاد معقول

    the employee's modest requests

    درخواست‌های معقول کارمندان

    adjective

    خرد، ناچیز، کم، متوسط

    a modest increase in salaries.

    افزایش ناچیز حقوق‌ها.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد modest

    1. adjective shy
      Synonyms:
      timid reserved quiet self-conscious diffident retiring meek bashful sheepish unassuming unassertive humble coy demure self-effacing unobtrusive blushing reticent unassured withdrawing discreet proper prudent nice silent simple moderate temperate seemly unpretentious unboastful unpretending unpresuming chaste
      Antonyms:
      bold courageous self-confident assured proud arrogant unabashed unashamed conceited egotistical brave
    1. adjective limited, ordinary
      Synonyms:
      simple average fair moderate reasonable cheap economical humble plain natural small unaffected unpretentious unadorned unembellished unornamented unostentatious unexceptional inexpensive middling unextreme unexcessive unobtrusive discreet dry inelaborate unembroidered unstudied unradical
      Antonyms:
      unlimited extraordinary immodest ostentatious presumptuous

    سوال‌های رایج modest

    صفت تفضیلی modest چی میشه؟

    صفت تفضیلی modest در زبان انگلیسی more modest است.

    صفت عالی modest چی میشه؟

    صفت عالی modest در زبان انگلیسی most modest است.

    ارجاع به لغت modest

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «modest» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/modest

    لغات نزدیک modest

    • - modernize
    • - modernizer
    • - modest
    • - modest gain
    • - modest improvement
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.