با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Demure

dɪˈmjʊr dɪˈmjʊə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
متین، موقر، محتاط، جدی، سنگین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The widow sat demurely on the chair.
- بیوه‌زن سنگین و رنگین روی صندلی نشست.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد demure

  1. adjective reserved, affected
    Synonyms: backward, bashful, blushing, close, coy, decorous, diffident, earnest, humble, modest, nice, prim, prissy, proper, prudish, reticent, retiring, sedate, serious, shy, silent, skittish, sober, solemn, staid, strait-laced, timid, unassertive, unassuming, unassured
    Antonyms: aggressive, bold, extroverted, outgoing, shameless, strong

ارجاع به لغت demure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «demure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/demure

لغات نزدیک demure

پیشنهاد بهبود معانی