فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Demurrage

dɪˈmʌrɪdʒ-ˈmɜː- / / -ˈmʌ- dɪˈmʌrɪdʒ-ˈmɜː- / / -ˈmʌ-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    خسارت بیکار ماندگی، کرایه معطلی (در راه‌آهن وکشتی)، تأخیر کردن، نگاه داشتن، حق باراندازی گرفتن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت demurrage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «demurrage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/demurrage

لغات نزدیک demurrage

پیشنهاد بهبود معانی