فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Sheepish

ˈʃiːpɪʃ ˈʃiːpɪʃ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • adjective
    نسبتا خجالتی، نسبتا کمرو
    • - A sheepish boy.
    • - پسری نسبتا خجالتی.
  • adjective
    گوسفندوار، ساده‌دل، ترسو
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد sheepish

  1. adjective shy, embarrassed
    Synonyms: abashed, ashamed, chagrined, diffident, docile, foolish, guilty, mortified, retiring, self-conscious, shamefaced, silly, tame, timid, timorous, uncomfortable
    Antonyms: aggressive, bold, unashamed, unembarrassed

ارجاع به لغت sheepish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sheepish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sheepish

لغات نزدیک sheepish

پیشنهاد بهبود معانی