فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Sheepish

ˈʃiːpɪʃ ˈʃiːpɪʃ

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

نسبتا خجالتی، نسبتا کمرو

A sheepish boy.

پسری نسبتا خجالتی.

adjective

گوسفندوار، ساده‌دل، ترسو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sheepish

  1. adjective shy, embarrassed
    Synonyms:
    self-conscious timid ashamed embarrassed uncomfortable bashful diffident retiring shamefaced mortified abashed timorous guilty silly foolish tame docile chagrined
    Antonyms:
    unembarrassed unashamed bold aggressive

ارجاع به لغت sheepish

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sheepish» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sheepish

لغات نزدیک sheepish

پیشنهاد بهبود معانی