بزدل، ترسو، جبون، کمجرئت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a timorous, incompetent man
مرد کمجرئت و بیعرضه
She spoke in a timorous tone.
با لحنی حاکی از ترس صحبت میکرد.
He is timorous of change.
او از تغییر واهمه دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «timorous» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/timorous