امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tremulous

ˈtremjələs ˈtremjələs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more tremulous
  • صفت عالی:

    most tremulous

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ادبی لرزان، لرزنده، لرزش‌دار، مرتعش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- a tremulous voice
- صدای لرزان
- She held the microphone with a tremulous hand.
- تلفن را با دست لرزانش نگه داشت.
- a tremulous handwriting
- دستخط لرزش‌دار
adjective
ترسو، بزدل، ترسان
- The tremulous student hesitated before raising their hand to ask a question.
- دانش‌آموز ترسو قبل‌از اینکه دستشان را بلند کند تا سوالی بپرسد، تردید کرد.
- The tremulous look in his eyes revealed his uncertainty about the future.
- نگاه ترسان چشمان او، عدم‌اطمینانش را در مورد آینده آشکار کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tremulous

  1. adjective Shaking
    Synonyms:
    trembling quivering palpitating shaking
  1. adjective Timid
    Synonyms:
    aquiver cowardly fearful quavering timid timorous quaky quivery aspen shy excited shaky jittery nervous shivery palpitating tremulant quivering shaking twittery shivering trembling wavering

ارجاع به لغت tremulous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tremulous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tremulous

لغات نزدیک tremulous

پیشنهاد بهبود معانی