سومشخص مفرد:
ashamesوجه وصفی حال:
ashamingصفت تفضیلی:
more ashamedصفت عالی:
most ashamedشرمسار، خجل، سرافکنده، شرمنده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Aren't you ashamed of yourself ?
از خودت خجالت نمیکشی؟
Every human does things of which he is ashamed.
هر انسانی کارهایی میکند که از آن شرمسار است.
I am ashamed to ask him again for a loan of money.
رویم نمیشود که دوباره از او پول قرض بخواهم.
While quarreling, he saw his teacher but was ashamed to greet him.
حین دعوا معلمش را دید؛ ولی رویش نشد به او سلام کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ashamed» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ashamed