امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ashamed

əˈʃeɪmd əˈʃeɪmd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    ashames
  • وجه وصفی حال:

    ashaming
  • صفت تفضیلی:

    more ashamed
  • صفت عالی:

    most ashamed

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective B1
شرمسار، خجل، سرافکنده، شرمنده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- Aren't you ashamed of yourself ?
- از خودت خجالت نمی‌کشی؟
- Every human does things of which he is ashamed.
- هر انسانی کارهایی می‌کند که از آن شرمسار است.
- I am ashamed to ask him again for a loan of money.
- رویم نمی‌شود که دوباره از او پول قرض بخواهم.
- While quarreling, he saw his teacher but was ashamed to greet him.
- حین دعوا معلمش را دید؛ ولی رویش نشد به او سلام کند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ashamed

  1. adjective regretting, remorseful
    Synonyms:
    abashed apologetic bashful blushing chagrined compunctious conscience-stricken contrite crestfallen debased demeaned discomfited disconcerted distraught distressed embarrassed flustered guilty hesitant humble humbled humiliated meek mortified muddled penitent regretful reluctant repentant shamed shamefaced sheepish shy sorry stammering stuttering submissive
    Antonyms:
    bold defiant immodest not sorry shameless unregretful unremorseful unself-conscious

لغات هم‌خانواده ashamed

  • verb - transitive
    shame

ارجاع به لغت ashamed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ashamed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ashamed

لغات نزدیک ashamed

پیشنهاد بهبود معانی