آخرین به‌روزرسانی:

Muddled

ˈmʌdld ˈmʌdld

سوم‌شخص مفرد:

muddles

وجه وصفی حال:

muddling

صفت تفضیلی:

more muddled

صفت عالی:

most muddled

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

درهم‌برهم، آشفته، گیج، سردرگم، مبهم، نامعین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

a muddled legal situation

وضعیت قضایی آشفته

My mind became muddled and confused.

ذهنم گیج و آشفته شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد muddled

  1. adjective confused
    Synonyms:
    disorganized disordered mixed up untidy messy disarrayed in disarray jumbled disarranged chaotic scrambled dazed bewildered blurred befuddled addled convoluted topsy-turvy

سوال‌های رایج muddled

وجه وصفی حال muddled چی میشه؟

وجه وصفی حال muddled در زبان انگلیسی muddling است.

سوم‌شخص مفرد muddled چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد muddled در زبان انگلیسی muddles است.

صفت تفضیلی muddled چی میشه؟

صفت تفضیلی muddled در زبان انگلیسی more muddled است.

صفت عالی muddled چی میشه؟

صفت عالی muddled در زبان انگلیسی most muddled است.

ارجاع به لغت muddled

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «muddled» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/muddled

لغات نزدیک muddled

پیشنهاد بهبود معانی