فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Contrite

ˈkɑːntraɪt ˈkɒntraɪt

صفت تفضیلی:

more contrite

صفت عالی:

most contrite

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

پشیمان، توبه‌کار، از روی توبه و پشیمانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He seemed very contrite.

او خیلی پشیمان به‌نظر می‌آمد.

contrite sighs

افسوس‌های حاکی از پشیمانی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد contrite

  1. adjective regretful
    Synonyms:
    sorry remorseful repentant apologetic sorrowful penitent humble conscience-stricken chastened compunctious penitential attritional
    Antonyms:
    indifferent unrepentant hurtful mean

ارجاع به لغت contrite

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «contrite» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/contrite

لغات نزدیک contrite

پیشنهاد بهبود معانی