بیشرمی
I am disgusted at the thoughtlessness and shamelessness displayed by these players.
از بیفکری و بیشرمی این بازیکنان بیزارم.
He performed his duties with cunning, shamelessness, and violence.
تکالیف و وظایف خود را با نیرنگ، بیشرمی و خشونت انجام میداد.
رفتاری که هدف آن جلب علاقهی جنسی است و هیچگونه احساس شرمندگی بروز پیدا نمیکند، وقاحت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He blushed at her shamelessness.
از وقاحت او بهمنظورِ جلب توجه شرمنده شد.
Is there no end to the Susan husband’s shamelessness?
آیا وقاحت شوهر سوزان پایانی ندارد؟
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «shamelessness» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shamelessness