آیکن بنر

لیست کامل اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

اصطلاحات انگلیسی با معنی و مثال

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Shame

    ʃeɪm ʃeɪm

    گذشته‌ی ساده:

    shamed

    شکل سوم:

    shamed

    سوم‌شخص مفرد:

    shames

    وجه وصفی حال:

    shaming

    شکل جمع:

    shames

    معنی shame | جمله با shame

    noun countable A2

    شرم، خجالت، شرمساری، آزرم، ننگ، عار، شرمندگی

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    She felt no shame for what she had done.

    از آنچه که کرده بود شرم نداشت.

    have you no shame!

    خجالت نمی‌کشی!

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    He brought shame to his family.

    موجب ننگ خانواده‌ی خود شد.

    it is a shame if Iran is destroyed ...

    دریغ است ایران که ویران شود ...

    What a shame, if he were alive he would enjoy this scene.

    صد افسوس، اگر زنده بود از این صحنه لذت می‌برد.

    It is a shame that he wasn't told.

    تأسف‌آور است که به او گفته نشده بود.

    verb - transitive

    شرمنده کردن، خجالت دادن، ننگین کردن، کنف کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    Akbar's father shamed him for playing with dolls.

    پدر اکبر او را به‌دلیل اینکه عروسک بازی کرده بود، کنف کرد.

    His father shamed him into studying harder.

    پدرش به‌زور خجالت او را وادار کرد که بیشتر درس بخواند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد shame

    1. noun disgrace, embarrassment
      Synonyms:
      dishonor humiliation disrepute discredit embarrassment degradation contempt scandal guilt reproach remorse confusion mortification derision stigma ignominy contrition odium irritation abashment discomposure infamy chagrin self-reproach opprobrium loss of face self-disgust pudency compunction ill repute bad conscience shamefacedness disesteem blot smear pang self-reproof stupefaction treachery obloquy skeleton in the cupboard
      Antonyms:
      honor respect pride
    1. verb disgrace, embarrass
      Synonyms:
      dishonor degrade humiliate embarrass discredit debase mortify defile stain smear reproach ridicule humble disconcert confound abash take down cut down to size give a black eye shoot down take down a peg blot
      Antonyms:
      honor respect regard be proud

    Idioms

    for shame!

    خجالت دارد!، خجالت نمی‌کشی!، حیا کن!

    put to shame

    1- خجالت‌زده کردن، شرمسار کردن، شرمگین کردن، کنف کردن، خیط کردن 2- سبقت گرفتن، برتری یافتن، پیشی جستن، خیلی بهتربودن (از)

    shame on you! (or them, etc.)

    خجالت بکش! (یا بکشند و غیره)، خجلت دارد!

    لغات هم‌خانواده shame

    noun
    shame, shamefulness, shamelessness
    adjective
    ashamed, shameful, shameless
    verb - transitive
    shame
    adverb
    shamefully

    سوال‌های رایج shame

    گذشته‌ی ساده shame چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده shame در زبان انگلیسی shamed است.

    شکل سوم shame چی میشه؟

    شکل سوم shame در زبان انگلیسی shamed است.

    شکل جمع shame چی میشه؟

    شکل جمع shame در زبان انگلیسی shames است.

    وجه وصفی حال shame چی میشه؟

    وجه وصفی حال shame در زبان انگلیسی shaming است.

    سوم‌شخص مفرد shame چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد shame در زبان انگلیسی shames است.

    ارجاع به لغت shame

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «shame» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/shame

    لغات نزدیک shame

    • - shambles
    • - shambling
    • - shame
    • - shame on you! (or them, etc.)
    • - shamefaced
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    لغات انگلیسی مربوط به کریسمس

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    interceptor into ironically isn't it looks like it takes two to tango item of news I've Jan jat jaw JK jupiter judicable juggler قانون‌گذاری قیمومت غنج ارجاع ارزش‌گذاری ارغنون نصیب نغمه نغمه‌سرا نغمه‌خوان مقننه کارگزاری مغفرت تغافل کامکار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.