با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Take Down

American: ˈteɪkˈdaʊn British: teɪkdaʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb B2
پایین آوردن، (پوستر و غیره) کندن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
phrasal verb
(شلوار، دامن) پایین کشیدن
phrasal verb
(دستگاه، چادر) باز کردن، پیاده کردن
phrasal verb
نوشتن، ثبت کردن، یادداشت کردن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد take down

  1. phrasal verb write down
    Synonyms: inscribe, jot down, make a note of, minute, note, note down, put on record, record, set down, transcribe
  2. phrasal verb humble
    Synonyms: deflate, humiliate, let down, lower, mortify, pull down, put down, take apart
    Antonyms: build up
  3. phrasal verb Remove something from a wall or similar vertical surface to which it is fixed
  4. phrasal verb Remove something from a hanging position
  5. phrasal verb Remove a temporary structure such as scaffolding
  6. phrasal verb Lower an item of clothing without removing it

ارجاع به لغت take down

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «take down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/take down

لغات نزدیک take down

پیشنهاد بهبود معانی