شکل جمع:
scandalsرسوایی، افتضاح، ننگ، تهمت، تهمت زدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After a series of scandals about his wife, he resigned yesterday.
بعد از یک سلسله آبروریزی مربوط به زنش، دیروز استعفا داد.
The Watergate scandal led to Nixon's demise.
رسوایی واترگیت منجر به برکناری نیکسون شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «scandal» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scandal