شکل جمع:
depreciationsاقتصاد استهلاک، کاهش بها، افت ارزش، تنزل ارزش
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
depreciation cost
هزینهی استهلاک
to estimate the degree of depreciation in a car after a year's use
برآورد کردن میزان استهلاک اتومبیل پس از یک سال استفاده
The amount of $ 5000 has been entered for machinery depreciation.
مبلغ ۵۰۰۰ دلار برای استهلاک ماشینآلات ثبت شده است.
a rapid depreciation of currency
افت سریع ارزش ارز
تحقیر، حقیرپنداری، خوارپنداری، ناچیزشماری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She made some bitter remarks in depreciation of her enemies.
او در تحقیر دشمنان خود اظهارات تندی کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «depreciation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/depreciation