بدنامی، رسوایی، افتضاح، خواری، کار زشت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the ignominy of being imprisoned for theft
رسوایی زندانی شدن بهدلیل دزدی
the ignominy of escaping from the battlefront
عمل ننگین فرار از جبههی جنگ
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ignominy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ignominy