Humiliation

hjuːˌmɪliˈeɪʃn hjuːˌmɪliˈeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    humiliations

معنی

noun
تحقیر، احساس حقارت، سرافکندگی، سرشکستگی، خواری، خفت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد humiliation

  1. noun embarrassment
    Synonyms: abasement, affront, chagrin, comedown, comeuppance, condescension, confusion, degradation, discomfiture, disgrace, dishonor, humbling, ignominy, indignity, loss of face, mental pain, mortification, put-down, resignation, self-abasement, shame, submission, submissiveness, touché
    Antonyms: elevation, flattery, glorification, praise, success, triumph

ارجاع به لغت humiliation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «humiliation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/humiliation

لغات نزدیک humiliation

پیشنهاد بهبود معانی