فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Comeuppance

kʌmˈʌpəns kʌmˈʌpəns

معنی و نمونه‌جمله

noun

توبیخ بیجا، مزد عمل بد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

to get one's comeuppance

به‌سزای عمل بد خود رسیدن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد comeuppance

  1. noun deserved fate
    Synonyms:
    retribution requital recompense just punishment just deserts due reward due

ارجاع به لغت comeuppance

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «comeuppance» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/comeuppance

لغات نزدیک comeuppance

پیشنهاد بهبود معانی