با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Comestibles

kəˈmestəblz kəˈmestəblz
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun plural
    اغذیه، مواد خوراکی
    • - We are short of many comestibles in this country, as we all know.
    • - همان‌طور که می‌دانیم، با کمبود مواد خوراکی در این کشور مواجه هستیم.
    • - a variety of comestibles
    • - انواع اغذیه
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد comestibles

  1. noun food
    Synonyms: edibles, victuals

ارجاع به لغت comestibles

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «comestibles» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/comestibles

لغات نزدیک comestibles

پیشنهاد بهبود معانی