فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Comestibles

kəˈmestəblz kəˈmestəblz

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural

اغذیه، مواد خوراکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

We are short of many comestibles in this country, as we all know.

همان‌طور که می‌دانیم، با کمبود مواد خوراکی در این کشور مواجه هستیم.

a variety of comestibles

انواع اغذیه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد comestibles

  1. noun food
    Synonyms:
    edibles victuals

ارجاع به لغت comestibles

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «comestibles» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/comestibles

لغات نزدیک comestibles

پیشنهاد بهبود معانی