Aspersion

əˈspɜːrʒn əˈspɜːʃn / / -ʒn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun
توهین، افترا ، آب‌پاشی و آب‌افشانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- to cast aspersions at ...
- تهمت زدن به، بدگویی کردن از ...
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد aspersion

  1. noun verbal exhibition of bad temper
    Synonyms: abuse, animadversion, backbiting, backhanded compliment, black eye, calumny, defamation, detraction, dirty dig, hit, invective, knock, libel, obloquy, put-down, rap, slam, slander, smear, vituperation
    Antonyms: calmness, happiness, kindness, mildness

ارجاع به لغت aspersion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «aspersion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/aspersion

لغات نزدیک aspersion

پیشنهاد بهبود معانی