گذشتهی ساده:
libeledشکل سوم:
libeledسومشخص مفرد:
libelsوجه وصفی حال:
libelingشکل جمع:
libelsشکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی در حالت گذشته: libelled
شکل نوشتاری این لغت در انگلیسی بریتانیایی در حالت وجه وصفی حال: libelling
افترا، تهمت، توهین
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
He accused the newspaper of libel.
او روزنامه را متهم به افترا کرد.
That article contained some underhanded libel.
آن مقاله حاوی تهمتهای ناجوانمردانهای بود.
Libel is punishable by law.
افترا قانوناً قابل کیفر است.
افترا زدن، تهمت زدن، توهین کردن (نوشتن و انتشار آن در روزنامه و...)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He even libeled the prime minister.
او حتی به نخستوزیر هم تهمت زد.
They claimed the article libeled their reputation and integrity.
آنها ادعا کردند که این مقاله به شهرت و اعتبار آنها توهین کرده است.
The documentary was carefully vetted to ensure it did not libel any of the subjects.
این مستند بهدقت بررسی شد تا اطمینان حاصل شود که به هیچیک از سوژهها افترا نمیزند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «libel» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/libel