به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Derogate

ˈderəɡeɪt ˈderəɡeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    derogated
  • شکل سوم:

    derogated
  • سوم شخص مفرد:

    derogates
  • وجه وصفی حال:

    derogating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive verb - intransitive adjective adverb
    باطل کردن، فسخ کردن (قسمتی از چیزی را)، کسر کردن، تخفیف دادن، کاستن، عمل سست و ضعیف انجام دادن
    • - His enemies are trying to derogate from his reputation as a good leader.
    • - دشمنانش می‌کوشند از شهرت او به عنوان یک رهبر خوب بکاهند.
    • - We must raise the value of a mother's position and not derogate from it.
    • - ما باید ارزش مقام مادر را بالا ببریم نه آنکه از آن بکاهیم.
    • - The aim of this article is to derogate the recent tendencies of some officials.
    • - هدف این مقاله خرده‌گیری از تمایلات اخیر اولیای امور است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد derogate

  1. verb take away
    Synonyms: disparage, discredit, detract, humiliate, insult, slander, denigrate

ارجاع به لغت derogate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «derogate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/derogate

لغات نزدیک derogate

پیشنهاد بهبود معانی