به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Derogation

ˌderəˈɡeɪʃn̩ ˌderəˈɡeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    ابطال و فسخ، عمل سست
    • - a serious derogation of his prestige
    • - کاهش جدی اعتبار او
    • - without derogation to his high rank
    • - بدون تنزل رتبه‌ی عالی او
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد derogation

  1. noun The act or an instance of belittling
    Synonyms: disparagement, depreciation, belittlement, denigration, deprecation, detraction, minimization

ارجاع به لغت derogation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «derogation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/derogation

لغات نزدیک derogation

پیشنهاد بهبود معانی