Asperse

əˈspɜːrs əˈspɜːs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    aspersed
  • شکل سوم:

    aspersed
  • سوم‌شخص مفرد:

    asperses
  • وجه وصفی حال:

    aspersing

معنی

verb - transitive
بدنام کردن، لکه‌دار کردن، هتک شرف کردن، اهانت وارد آوردن، آب پاشیدن به

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد asperse

  1. verb To make defamatory statements about
    Synonyms: defame, slander, calumniate, backbite, malign, slur, tear down, traduce, smirch, vilify, denigrate, libel, smear, sully, besmirch

ارجاع به لغت asperse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «asperse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/asperse

لغات نزدیک asperse

پیشنهاد بهبود معانی