Asperity

æˈsperəti / / ə- æˈsperəti / / ə- æˈsperəti / / ə-
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
خشونت (در صدا)، سختی، ترشی (در مزه)، تلخی و خشونت (در اخلاق)، نامطبوعی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- the asperity of the climate
- بدی آب و هوا
- the asperity of the situation
- دشواری وضع
- the asperity of his remarks
- تلخی گفته‌هایش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد asperity

  1. noun harshness; bad temper
    Synonyms: acerbity, acrimony, bitterness, churlishness, crabbiness, crossness, difficulty, disagreeableness, irascibility, irritability, meanness, moroseness, peevishness, roughness, sharpness, sourness, sullenness, tartness
    Antonyms: calmness, happiness, kindness, mildness

ارجاع به لغت asperity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «asperity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/asperity

لغات نزدیک asperity

پیشنهاد بهبود معانی